۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

به نام پدر

پسرک کنار رود اروند ایستاده بود. همان جا که می گفتند محل شهادت پدرش است . توپی را که در دست داشت به میان اروند شوت کرد. منتظر ماند تا شاید به مانند ایام کودکی پدر پاسخش را بدهد.

برچسب‌ها:

6 نظر:

در ۳۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۲۹, Blogger درسا کیا گفت...

الهی

 
در ۳۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۰۹, Blogger میثم الله‌داد گفت...

...
چی بگم والا

 
در ۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۰:۲۶, Anonymous ناشناس گفت...

:(

 
در ۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۸:۵۸, Anonymous رضا گفت...

درسته درسته

 
در ۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۹:۵۰, Anonymous پانی گفت...

دیشب که تازه اینو گذاشته بودی اینجا بودم.. چیزی نتونستم بنویسم

الان باز اومدم.. بازم چیزی نمیتونم بنویسم

ولی یاد بلاگ روز پدر میثم تو 360 افتادم.. یعنی یاد میثم

 
در ۱ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۴۷, Anonymous ناشناس گفت...

خیلی کلیشه ای بود

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی