یا رب مباد کس را...
جهان سوم جاییست که در آن با سوءاستفاده از یک جنجال فوتبالی، وسط پر-بینندهترین قسمت یک برنامهی ورزشی، با پول بیزبان مردم، برای القای محبوبیت یک شخصیت غیر-ورزشی به همان مردم، دو-تا تیزر تبلیغاتی خیلیطولانی پخش میکنند!
برچسبها: یکبارگی
10 نظر:
سلام
آقا تورو خدا بیان از این نوشتههای دَمِدستی بکشید بیرون، بسه دیگه اینجور حرفها...
تا کی میخوایم به از جهان ِ سوّم و مملکنه داریم وُ یه دوست پسر/دوست دختر و... بگیم؟
بیان تلاش کنیم مطالبی بنویسیم که ارزش داشته باشه، سطحه مخاطب رو بالا ببره، تا اونها هم به نوشتههای سطحی قانع نباشن...
حالا دوباره گیر ندید که مطلبِ ارزشمند چی هست:
اونی که بیشتر لایک میگیره؟
اونی که بیشتر نظر میدن؟
اونی که بیشتر شر میشه؟
یا...
فکر کنم هممون میدونیم که چی دارم میگم...
ممنون
این که فقط یه مطلب با این عنوان شروع شه(جهان سوم جائیست) نشونهی دمدستی بودنشه؟
عجیبه!
جهان سوم جاییست که ...
سفر به سانفرانسیسکو عِندَالاستطاعه است نه عِندَالمطالبه.
حسن اسماعیلزاده
1. دیشب برنامهی نود رو دیدید؟ اگه ندیدید اظهار نظرتون غیر-منصفانهست.
2. هر مطلبی "قالب"اش تکراری بود لزومن سطحیئه؟ یعنی اگه یه عمر شعر ایران "غزل" سروده، دیگه "غزلسرایی" سطحی حساب میشه؟ یا محتوا مهمئه؟ این قالب "جهان سوم" اتفاقن به نظر من یکی از خلاقیتهای خیلی خوب بود و هست، برای آسیبشناسی اجتماعی که دکتر حسابی هم پایهریزیش کرد. اینکه بعد-تر به علت کثرت استعمال، بعضی نوشتههای این قالب سطحی شده، ایراد از اصل نیست. همونطور که برای مثال اگه کسی داستان ممینیمال یخ تعریف کرد، داستان مینیمال نمیره زیر سوال. یا همینطوره که هیچوقت ورزشکردن بد نیست، به صرف اینکه یک سری از ورزشکارها بد شدن. متوجه منظورم که هستید؟
3. حالا که شما لطف کردید و رک نوشتید، اجازه بدید من هم رک جواب بدم چون سه-چهار باره از حرفهاتون حس میکنم خیلی نوشتههای خودتون رو عمیق تصور میکنید، یا دستکم دارم میبینم که به اشتباه، "سلیقهتون" رو ملاک تعیین سطحی و غیر-سطحی میدونید. من آدم نقد-ناپذیری نیستم و اگه گاهی هم عامدانه یا غیر-عمد سطحی نوشتهباشم و کسی که حس کنم میتونه عمق رو از سطح تشخیص بده و توأمان منصف هم هست، بهام گوشزد کنه میپذیرم. اما راستش، اگه کسی که به این نوشته میگه "سطحی" و از من میخواد مطلب اینطور نوشتن رو رها کنم و "با-ارزش" بنویسم شما باشید، خب باید بگم که راضیام از روش نوشتنام...
خیلی جالب نیست که صاحباثر توضیحی بده راجع به اثرش. اما گاهی هم لزام نانوشتهای پیش میاد که ترچیح میده توضیح بده و جلوی تخطئه رو بگیره:
به نظر خودم، در کمترین حالت، همین رابطهی پنهانی تیتر و متن (که بعید میدونم کسی بهاش دقت کردهباشه، یا اگه دقت کرده مفهوماش رو برداشت کردهباشه) بهقدری هست که نوشتهرو کاملن از سطح خارج کنه.
تا
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
یا نه
برخلاف نظرت بهش دقت کردم اتفاقا.
اما مطمئنا دیگه راجع به عنوان و ارتباطش نظر نمیدم:دی
لااقل اینجا=)))
کسی که نه تنها خدمت نمیکنه، ...
شدیدا مورد توجه واقع میشه یا مورد توجه واقعش میکنن.
برداشت منه البته.
کامنت اول رو که خوندم دیدم پر بیراه هم نیست.اما تو پرانتز بگم که قالب جهانسوم،مملکته داریم یا هر چی، اتفاقا خلاقانه و زیباست. اما شاید کثرت استعمالشه که باعش میشه اون سبک لوده بشه.
ضمنا بالاخره نمیشه هر چیزی رو تو یه قالب بامزه نوشت و به خورد خواننده داد. مثلا طرف نوشته مرضیه مرد،خیلی ناراحت شدم.مملکته داریم؟
یا مثلا بیایم بگیم جهان سوم جاییست که دمپایی توالتها همیشه خیسند !
میخوام بگم برای جذاب شدن نوشته نباید از لیبل جهانسوم و مملکته استفاده کرد.
اون گفته دکتر حسابی که میگه جهان سوم جاییه که اگر مملکتتو آباد کنی و الخ... میبینیم که اصالت نوشته با عنوان جهانسوم خیلی جور درمیاد...
منظور حسن آقای اسمماعیلزاده هم یحتمل یه چیزی مثل مینیمالهای اسپایدرمرده که بدون شک بینظیره. یه چیزی مثل اون پستش که میگه بپا کجای دنیا وایسادی و عمیقترین قسمت استخر و الخ.... اون پست ذهن خود منو چند روز درگیر کرد... میتونم بگم مینمال یعنی اونجور نوشتهای...
موفق باشید رفقا
اتفاقا پست واقعا قشنگی بود....
باید از 90 و هر فرصت دیگه ای یه همچین استفاده ای بشه. بالاخره 90 رو برای یه همچین زمانی جلوشو نگرفتند.
"مباد کس را" یعنی خدا نیاره واسه هیچ کس روزی رو که بخواد اینجوری تو چشم ملت تحمیل بشه؟
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی