۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

روزگار بدبختی

با خیال راحت اخراجش کردم، چون مطمئن بودم فردا یکی از اون بد بخت‌تر رو استخدام می‌کنم.

برچسب‌ها:

11 نظر:

در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۸:۰۷, Anonymous ناشناس گفت...

اي ول مدير كاردان




بالاخره اين بلاگ به من اجازه كامنتگذاري داد
D:

 
در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۸:۰۸, Blogger قاصدک گفت...

راحتي خيال

براي مدير هاي .... كاردان !

 
در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۹:۱۶, Blogger صبــــا گفت...

:(
حقايق تلخ روزگار



اي بابا
خدايا شكرت

 
در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۰, Blogger یناپ گفت...

محتاجتر شاید
کارآتر چی؟؟

 
در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۲۱, Blogger نویسنده مهمان گفت...

بدبخت اونقدر زیاده که توش ادم کاراتر هم حتما به وفور پیدا می شه.

 
در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۳۷, Anonymous یک فرد ناراحت و غمگین گفت...

سیستمی که به همین راحتی یه آدم توش بشه یه زباله و شوت آوت، همیشه همین می مونه. جایی که عقده و رابطه صدها بار کاراتر از توانایی و ظابطه باشه میشه جایی که تو اصطلاح عامه بهش می گن جهان ان ام.

 
در ۲۰ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۹:۳۸, Anonymous همون فرد ناراحت و غمگین گفت...

ضابطه خوب. چیه دعوا داری؟

 
در ۲۱ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۰:۲۴, Blogger نویسنده مهمان گفت...

من ایمان دارم هیچ وقت کسی زباله نمی شه.
مگه اینکه استعداد زباله شدن رو داشته باشه.
...........................

من ایمان دارم اگه من لایق باشم همیشه جا برای ارائه ی لیاقتم پیدا می شه و هیچ وقت زباله نمی شم.

...........................

من ایمان دارم اگه به کاری نیاز داشته باشم هرگز کاری نمی کنم که بخوان منو بذارن کنار.
کاری که ممکنه هزاران نفر مستحق تر از من برای بدست آوردنش پشت در مونده باشن.

............................

 
در ۲۱ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۰:۲۴, Blogger نویسنده مهمان گفت...

نمی دونم چرا هر کسی می خواد انتقاد کنه با اسم مستعار انتقاد می کنه.

 
در ۲۳ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۴۸, Anonymous پانی گفت...

خوب شد من اسم داشتم

وگرنه میومدم دعوا با این کامنت آخرت

 
در ۲۳ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۵۰, Anonymous پانی گفت...

بدبخت بدبخته
هیچ وقت یه آدم کارآ اجازه بدبخت شدن به خودش نمیده

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی