۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

...

من اینگونه فکر میکنم:
هر مکتبی که با غریزه ی آدمی درافتاد، ور افتاد. غریزه یعنی آزاده گی، یعنی عشق، زندگی...

برچسب‌ها:

8 نظر:

در ۱۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۳۸, Anonymous تلخک گفت...

غریزه یعنی آزادی؟

 
در ۱۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۰۵, Anonymous یوتاب گفت...

منظور آزادی خواهی بود
فکر کردم لازم نیست توضیح داده بشه
(:

 
در ۱۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۲۰, Anonymous ناشناس گفت...

درستش کردم تلخک
مرسی

 
در ۱۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۴۲, Anonymous تلخک گفت...

خواهش می‌کنم.
اما کلا به نظرم حتی معادل آزادگی هم نیست!
دونقطه دی.‏

 
در ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۲:۲۴, Anonymous ناشناس گفت...

غریزه یعنی رفاه . یعنی سکس . یعنی قدرت !

 
در ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۲:۵۲, Blogger یک‌بارگی گفت...

خیلی بحث مفصلی می‌طلبه
که برای مثال، غریزه نه تنها به معنی عشق نمی‌تونه باشه، که می‌تونه مستقیمن تنها عامل از بین رفتن عشق باشه.

آزادگی هم تا چی تعریف‌اش کنیم.

در کل موافق نیستم زیاد. خیلی می‌شه این بحث رو باز کرد. غریزه "باید" کنترل بشه اما این کنترل شدن حد و مرز داره. نه خیلی بسته‌ش خوبه نه خیلی بازش.

 
در ۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۱۱, Blogger پیچولیده در وجود خویش گفت...

غریزه اولین قدم خودشناسیست.وقتی عبور کردیم مرحله خودیعنی مرحله تعادل و نزدیک شدن به واقعیت و مرحله بعدی مرحله فرا خود یعنی ایثار بالا ترین فضیلت انسانی است.غریزه جز برطرف کردن نیازهای ابتداءی انسانی و حیوانی چیز دیگری نیست.

 
در ۱۵ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱:۲۱, Blogger Unknown گفت...

یوتاب، بهتر بود می‌گفتی "فطرت".

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی