م.پارسا@ اولاً من بابالنگدرازم. لنگ دراز بلاگری دیگس. من اگر بودم واقعاً نمیدونم چیکار میکردم.اینو میدونم که ترسو نیستم. و دست بزن هم دارم ! شاید میرفتم جلو.شاید هم ترس به من هم غلبه میکرد و نه. اما میدونم اگر کاری هم از دستم نمیومد؛به جای فیلمبرداری از یه آدم؛یه انسان که داره میمیره؛ بغضمو قورت میدادم و راهمو میگرفتمو میرفتم...
دیروز رفتم فیلم ملک سلیمان نبی تنها صدایی که تو سالن می پیچید صدای تخمه و چیپس بود(حتی وقتی حساس ترین صحنه ها بود ) ملت ما کلا هر صحنه ایی ببینن تخمه می شکنن ، حالا می خواد آب رودخونه باشه ، جون کندن یه انسان باشه ، یا فیلم حمله ی شیاطین !! خداییش مردم غیوری داریم !
12 نظر:
باز دارین گیر میدین اااااااااا. آخه امنیت اجتماعی به پلیس چه!!!!!
واقعا امنیت اجتماعی اصلا به پلیس ربطی نداره ، پلیس که ضابط نیست ، پلیس که وجدان نباید داشته باشه
خلاصه پلیس که . . . .
آخه مگه آدميزاد وجدان داره؟
من تعجب می کنم از مردمی که خیلی آسووون فیلم گرفتند و تماشا کردند...
میشه من یه عکس یادگاری با جنازه بگیرم؟
.
.
.
.
مردم ایران هم جای دست مریزاد دارن واقعا مرسی از این همه نوع دوستی
مينيمال خوبي بود
لنگ دراز@
خدائيش خودت اونجا بودي چكار ميكردي؟
من با م . پارسا موافقم
اما خدائیش اگه توپلیس بودی و اونجا بودی چیکار می کردی م.پارسا جان؟
من اگه بودم مسلما مثه پلیس حاضر در صحنه نیم کیلو تخمه نمی گرفتم فیلم جنایی ببینم
دقیقا 02 جان قطعا منم همینو می خواستمبگم
م.پارسا@
اولاً من بابالنگدرازم. لنگ دراز بلاگری دیگس. من اگر بودم واقعاً نمیدونم چیکار میکردم.اینو میدونم که ترسو نیستم. و دست بزن هم دارم ! شاید میرفتم جلو.شاید هم ترس به من هم غلبه میکرد و نه. اما میدونم اگر کاری هم از دستم نمیومد؛به جای فیلمبرداری از یه آدم؛یه انسان که داره میمیره؛ بغضمو قورت میدادم و راهمو میگرفتمو میرفتم...
:S :(
دیروز رفتم فیلم ملک سلیمان نبی
تنها صدایی که تو سالن می پیچید صدای تخمه و چیپس بود(حتی وقتی حساس ترین صحنه ها بود )
ملت ما کلا هر صحنه ایی ببینن تخمه می شکنن ، حالا می خواد آب رودخونه باشه ، جون کندن یه انسان باشه ، یا فیلم حمله ی شیاطین !!
خداییش مردم غیوری داریم !
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی