۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

خاطرات یک متهم تپل

نه بسيار كتاب خواند و نه با بحث و جدل سر كسي را به درد آورد. با وزنی معادل صد كيلو پا به درون چارديواری تاريک و نمور گذاشت، تا سرانجام با وزنی حدود هفتاد كيلو جلوی فلاش عكاس‌ها از دستيابی به حقيقت گفت.

برچسب‌ها:

1 نظر:

در ۲۱ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۲۰, Anonymous فرناز گفت...

چه حقیقت تلخی

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی