۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

یاد خاطرات کودکی و گلاب پاشی هایم




الان که گلاب رو بو میکنم تازه میفهمم اون پسرایِ جوونِ تو دسته چرا چپ چپ نگام میکردن!

برچسب‌ها:

5 نظر:

در ۴ دی ۱۳۸۸ ساعت ۲۱:۲۶, Blogger فرشاد نوروزپور گفت...

هه هه هه !!‌ حالا فقط چپ چپ نگاه مي كردند ؟؟

 
در ۴ دی ۱۳۸۸ ساعت ۲۳:۲۵, Anonymous وارش گفت...

اره منم همونطوری نگاه میکردن

 
در ۵ دی ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۴۲, Anonymous ناشناس گفت...

چرا چپ چپ نگاه می کردن؟:دی

 
در ۸ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۳۷, Blogger صبــــا گفت...

اين گلاب هاي تقلبي آدمو از گلاب اصل كاشان هم رونده مي كنن

 
در ۱۴ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۲۴, Anonymous شریک کودکیهای من شوید گفت...

دوست خاطره بازم سلام -خوبی؟ کاملترین آرشیو کارتونها و سریالهای قدیمی رو می خوام به شما هدیه کنم.مجموعه کارتونها و سریالهای قدیمی رو نه به جهت سود مادی و یا کسب درآمد بلکه جهت یادآوری کردن تکه ای از پازل خاطرات خوب کودکیمان ارایه می شود.به جهت سفارشات زیاد امکان ارایه مجانی برایم نبود وگرنه اینکار را می کردم - در حال حاضر فقط هزینه دی وی دی خام را شما تقبل کرده و هزینه کپی و بسته بندی و بیدار خوابیها و زحماتش پای من -

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی