آه هملت
آقایی که هنوز دستبند سبزت را میبندی، امروز تیشرت خاکستری تنات بود، توی مترو کنار من نشستهبودی و سرت را غصهدار تکیه دادهبودی به شیشه که در آرامش برای خودت آهنگ گوش کنی؛ ببخشید که وقتی داشتم میرفتم پاچهی شلوارم خورد به بند کفشات.
.
برچسبها: یکبارگی
4 نظر:
شرمنده که برخلاف قانون پستی رو پست شما اومد.
اولا اشکالی نداره دومان پرهنم خکستری نبود و سبز بود سوماً کفش من بند نداشت...چهارمان اصلا من تهران نیستم مترو سوار شم
كلي خنديدم.
بقيه نظراتمم مهندس تشريف ميارن جاي من ميگن.
:)
تو هم كه دچار شدي:دي
مهندس
مهم نیست بابا. اشتباه بوده دیگه.
ناشناس
پسر که هستین دیگه ایشالا؟ :دی
تلخک
آره دیگه. انقدر اعتراض کردم که سر خودمم اومد :))
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی