۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

تصادف

بیخ ِ گوش ، جایی ست که
خطر می خواهد از آنجا رد شود
اما
دعای یک پیرزن که چند دقیقه قبل اش به او کمک کرده ای تا بار اش را بیاورد ،
نمی گذارد باد خطر هم به گوش ات برسد !

برچسب‌ها:

7 نظر:

در ۱۷ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱۸:۱۵, Blogger نویسنده مهمان گفت...

همچنان معتقدم که تو پست های وبلاگ خودت خیلی بهتری

با این که به این پستت مثبت دادم

 
در ۱۷ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۱۷, Blogger درسا کیا گفت...

خیلی قشنگ بود، توی مقایسه با یک سری آپ های قبلی خیلی قشنگ بود!

 
در ۱۷ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۴۶, Anonymous مصطفی موسوی گفت...

پل عابر پیاده هم میتونه همین کارکردو داشته باشه

یا مثلا خط عابر پیاده
یا یه ذره حواس جمع

البته ما ذاتا خوشمون میاد همه چیزو به یه متافیزیکی ،قدرت ماورایی ای چیزی وصل کنیم

عیبی هم نداره

 
در ۱۷ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۵۲, Blogger داریوش گفت...

بیشتر یاد جمله روی صندوق های صدقات افتادم که میگه صدقه در هر روز هفتاد بلا رو از آدم دور میکنه
...
با پنگول موافقم

 
در ۱۷ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۲۳, Anonymous یاسمن اکبرپور گفت...

به مصطفا موسوی

البته وقتی داری تاکسی می گیری ، از جای خالی ِ یکی از نرده های چاه ِ زیر پات خبر نداری !

 
در ۱۷ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۲۴, Anonymous یاسمن اکبرپور گفت...

به بردیا

نمی دونم .. شاید یکی از دلایل اش این باشه که مخاطب های خاص من ، اینجا رو نمی خونن .

 
در ۱۸ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱:۰۲, Anonymous فرناز گفت...

خطر از بیخ گوشمان می گذرد با دعای یک مادر

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی