۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

بیکاری و بچه داری

از یکی که تازه برای کار استخدام شده بود پرسیدم:
با این سن کمت چرا 8 تا بچه داری؟
گفت: چی کار می کردم مهندس. بیکار بودم.

برچسب‌ها:

7 نظر:

در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰:۰۸, Anonymous ناشناس گفت...

قسمتی از یکی از پستهام در وبلاگ مرحوم ِ« روزانه های پنگول»

 
در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰:۳۴, Anonymous O2 گفت...

واسه همینه دکتر یه خط در میون تعطیلی اعلام میکنه D:

 
در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۸:۵۷, Anonymous پیچولیده گفت...

ماشاال... عجب دکتر دست و پنجه ای داره تو این سن و سال

 
در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۰, Blogger دان کی شوت گفت...

اگر بخوای این جوری حساب کنی که من الان باید شمار فرزندانم از ده هزار گذشته بود!

 
در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۳۹, Anonymous جادوگر جون گفت...

راس گفته، هر چی بوده از بیکاری و افسردگی و احساس بی‏خاصیت بودن بهتر بوده

چقدر دردم گرفت وقتی این نوشته‏تو خوندم.

 
در ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۲:۲۱, Anonymous حامد گفت...

پس بگو چرا این محمود چپ و راست می گه توی مملکت بیکار نداریم!!!

 
در ۲ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۱۴, Anonymous ناشناس گفت...

عرض بشود خدمتتان وبلاگ پنگولستانتان یه جای کارش میلنگد به لحاظ اینکه هر چه سعی نمودیم کامنتکی در وکنیم جهت پست آخرتان نشد که نشد لطفن رسیدگی نمایید بیکار نیستن که ملت هی زرت و زرت و ارسال نمیاند ولی با ارورکی عجیب و غریب مواجه شوند
من الله توفیق

هادی رفیق سابق

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی